چند دقیقه از صبح گذشته بود که پاتک عراق شروع شد؛ قیامتی که آن سرش ناپیدا بود. همان لحظه های اول از زمین و هوا گلوله می بارید.
خمپاره 60 زوزه کشان آمد و رفت توی پی ام پی خودی. یکی از بچه ها روی پی ام پی در جا آتش گرفت. چند دقیقه شعله ای لرزان بود بعد از آن جزغاله شد و تکه تکه با آتش بدنش ریخت دوروبر پی ام پی…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.