خبرها را چک میکنم. انگار کل ملت ایران دیدهبان شدهاند. خانههای تیمی و کارگاههای ساخت پهپاد، یک به یک لو میرود. دلم خنک میشود. شاید روزی که داشتند قول و قرار این توطئه را میچیدند سرنوشت کسانی که پیش از این روی دیوارهای شهری نوشته بودند نحن جئنا لنبقی “آمده ایم تا بمانیم” را فراموش کرده بودند.
نمیدانند وطن نقطه مشترک ایرانیان است و برای آن از جان و مال خود میگذرند؛ این را از استوری آن دختری فهمیدم که نوشته بود: ” اگر بفهمم کسی به کشور خیانت میکنه حتی اگر پدر، برادر و همسرم باشد قطعا به دستگاههای امنیتی معرفیش میکنم” و غیرت به جوش آمده آن راننده اسنپ که میگفت: “به ما مجوز بدن تک تک خونهها رو بگردیم.” فهمیدم. انگار کل شهر سرباز گمنام شدهاند.
حسین فهمیدهها هنوز بین ما نفس میکشند.
چند روز پیش کودکی ٨ ساله یک خانه تیمی را لو داده بود.
رفیقم توی خیابان به ماشینی مشکوک شده بود؛ نزدیک ماشین رفت؛ چک کرد و آمد.
دشمن فکر اینجایش را نکرده بود که دشمنستیزی و وطنپرستی توی خون ما ایرانیهاست.
🔹پروین حافظی
۳۱خرداد۱۴۰۴