راوی ماه

بایگانی ها: ادبیات پایداری

یاد یاران

فدای اسلام

تا جنگ شروع شد، کار و زندگی‌ و درس‌ومشق‌مان را توی ماسور رها کردیم و راهی جبهه شدیم. از شش برادر، سه نفرمان توی جبهه

ادامه مطلب »
یاد یاران

برادر جان

محمد هشت ساله بود که بی‌مادر شدیم. او را آوردم پیش خودم و فرستادمش مدرسه. ساعت به ساعت بزرگ شدن و شکل گرفتن شخصیتش را

ادامه مطلب »
یاد یار ان

آخرین دیدار

  با آنکه یک‌سال و توی شناسنامه دوسال از من کوچکتر بود، اما هیکل تنومندش او را بزرگتر از من نشان می‌داد. کارهای کشاورزی و

ادامه مطلب »
یاد ایام

آخرین بازمانده‌ها

از گروهان دوشکاچی گردان ذوالفقار کسی نمانده بود به جزء من و اسکندری. بعد از اذان صبح گردان ثارالله که آخرین گردان عمل‌کننده روی ارتفاعات

ادامه مطلب »
یاد یاران

تفنگ پدری

زن‌عمو تا فرصت را مناسب می‌دید، تعریفش از علی‌حسن گل می‌کرد. از کارگری در تهران تا شرکتش در اعتراضات انقلابی و تظاهرات ۱۷ شهریور مردم

ادامه مطلب »
یاد یار ان

پیکر جامانده

اختلاف سنی‌مان یک سال بود، جرات و جسارتش از سنش بزرگتر بود. سال اول دبیرستان هم راهی جبهه شد. هم درسش را می‌خواند هم عملیات‌ها

ادامه مطلب »
یاد ایام

به خدا بسپار

دو سه روزی بعد از پیروزی در عملیات نصر ۸، برای مقابله با پاتک‌های عراق مامور سنگری در نقطه‌ی وصل سنگرهای عراق تا گروهان امام

ادامه مطلب »
یاد ایام

نیمه جان

بعد از عملیات معروف به نصر هیچ که نیروهای لشکر زیر باران و توی هوای سرد تا زیر سنگرهای عراقی رفتیم. یک روز کامل را

ادامه مطلب »
یاد ایام

یک روز زیر باران

لشکر ۵۷ قبل از عملیات نصر ۸ چند عملیات انجام داده بود. توی همان محور عملیاتی نصر ۸ هم بودند با هدف تصرف ارتفاعات گرده‌رش.

ادامه مطلب »
پیمایش به بالا