از رزم بچه های لرستان، در سالهای جنگ، بسیار شنیده بودم. از کوچه پس کوچه های خرم اباد که گذر میکردم، نام مردانی را میدیدم که در مستطیل کوچکی از فلز خلاصه شده وبر سینه دیوار های سنگ و سیمانی ارام گرفته بودند. نام هایی بزرگ که معادلات جهان را برهم زدند؛
اما همین ها با اینکه تمام بودند_عین ماه شب چهارده_تمام ماجرای ما نبودند…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.