راوی ماه

درسنامه

شهروندِ نقش‌آفرین- محمد نصرتی

عنوان فعالیت :

مسئولیت‌ها و خدمات اجتماعی

روایت سوژه

محمد نصرتی عاشق جغرافیاست. از این‌ها که در بچگی از پایتخت کشورها گرفته تا واحد پول و زبانشان را از حفظ‌اند. تفریحش هم در کودکی و نوجوانی چیزی نبود جز خرید سالیانهٔ اطلس‌های جغرافیا و سفر به جاذبه‌های طبیعی استان لرستان. هرچه بزرگ‌تر شد، این علاقه هم با او قد کشید. زمان انتخاب رشتهٔ کنکور که رسید می‌خواست جغرافیا را انتخاب کند، اما دست تقدیر او را روی یکی از صندلی‌های رشتهٔ مهندسی فضای سبز دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران نشاند.

– آن سال‌ها این‌طوری بود که هرکسی درسش خوب بود می‌گفتند باید برود تجربی یا ریاضی. بیشتر هم خانواده‌ها روی این مسئله حساس بودند. برای همین من هم رشتهٔ تجربی را انتخاب کردم. اما راه رسیدن به جغرافیا، از رشتهٔ علوم انسانی می‌گذشت.

به‌محض ورود به دانشگاه، جذب بسیج دانشجویی شد. با کمک دوستانش در بسیج دانشگاه، برنامه‌های مختلفی برای دانشجویان برگزار می‌کردند؛ اما کار اصلی‌شان مطالبه‌گری بود. از ورود به ماجرای کارگران شرکت نیشکر هفت‌تپه تا مطالبه از دولت و مجلس برای افزایش قیمت خرید تضمینی گندم. نقطهٔ عطف این مطالبه‌گری‌ها هم ورودشان به ماجرای بیمارستان امام خمینی(ره) کرج بود.

– مالک بیمارستان علاقه‌ای به ادامهٔ فعالیت بیمارستان و توسعهٔ آن نداشت و آشکارا کارشکنی می‌کرد. خبرهایی می‌رسید که می‌خواهد کاربری بیمارستان را تغییر دهد. چند ماهی هم می‌شد که حقوق پرسنل را پرداخت نکرده بود. وضعیت خیلی بدی داشتند. وقتی فهمیدیم، ماجرا را رسانه‌ای کردیم و با پرسنل ارتباط گرفتیم.

در دانشگاه برنامه‌ای گرفتند و چند چهرهٔ سیاسی و نمایندهٔ مجلس را هم دعوت کردند. کاری کردند تا نمایندهٔ پرسنل بیمارستان با نمایندهٔ کرج روبه‌رو شود و مشکلاتشان را بگوید. بعد هم ماجرا را به گوش امام جمعه کرج رساندند. بعداز چند ماه پیگیری و دوندگی مشکلات بیمارستان تا حد زیادی حل شد. تجهیزات جدیدی به آن اضافه و حقوق‌ها پرداخت شد.

وقتی دانشجو هستید و عضو یک تشکل، مسئولیت و قدرتی معنوی دارید که می‌توانید از آن استفاده کنید. وقتی هم کاری می‌کنید و به نتیجه می‌رسد، اعتماد به نفسی پیدا می‌کنید که بعداً به کارتان می‌آید. می‌فهمید برخی آدم‌ها که به نظرتان بزرگ‌اند و ادعایی دارند، کوچک‌تر از چیزی هستند که فکرش را می‌کنید.

کارشناسی را که تمام کرد، بین دو راهی سربازی و ادامهٔ تحصیل، دومی را برگزید. اما این بار دیگر تصمیم گرفت که سراغ جغرافیا برود.

– رتبهٔ ارشدم خیلی خوب شد. دو ساعت به پایان مهلت انتخاب رشته مانده بود. با یکی از دوستان تماس گرفتم، گفتم می‌خواهم حقم را از جغرافیا بگیرم. انتخاب اول را هم ژئومورفولوژی[۱] دانشگاه تهران ثبت کردم.

حالا به چیزی که آرزو داشت رسیده بود. دروس ارشد برایش جذابیت داشت و واحدها را با نمرهٔ عالی، یکی پس از دیگری پاس می‌کرد. اما جذاب‌ترین درس برایش، واحدی با دکتر مهران مقصودی بود که در آن با آثار ملی و جهانی ثبت‌شده آشنا می‌شدند؛ پدیده‌ها و عوارض طبیعی شگفت‌انگیزی که هرکدام به‌دلیلی ایجاد شده بودند و ویژگی‌های خودشان را داشتند.

– عکس‌های زیادی از یک طاق سنگی مربوط به کشور آمریکا دیده بودم و اطلاع چندانی از آن نداشتم. در دوران ارشد دوباره آن عکس‌ها را دیدم و فهمیدم نام این اثر طبیعی «طاق ظریف» است که در پارک آرچز در بیابان یوتای آمریکا قرار دارد، بر اثر هوازدگی طی میلیون‌ها سال ایجاد شده و در فهرست آثار جهانی به ثبت رسیده است. مثل این اثر را در خرم‌آباد بارها دیده بودم. وقتی خانه‌مان در محلهٔ شمشیرآباد بود، بارها و بارها همراه پدرم به بازدید این اثر رفته بودیم. سنگ سیلا[۲]! اثری که هر روز جلوی چشمانم بود و حالا به من می‌گفت شانسی برای ثبت جهانی یا ملی‌شدن دارد. عکس‌هایش را در اینترنت جست‌وجو کردم و برای استادم فرستادم. از زیبایی اثر تعریف کردند و گفتند امکان ثبت ملی شدن آن وجود دارد.

ثبت ملی یک اثر، کار فرد نبود. یک نهاد دولتی باید آن را پیگیری می‌کرد. با تحقیق و مشورت‌هایی که از استادش گرفت، فهمید باید به اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مراجعه کند.

– به معاونت ثبت آثار میراث فرهنگی، مراجعه کردم. گفتم می‌خواهم سنگ سیلا را ثبت ملی کنم. اولش حرفم را جدی نگرفتند. فکر کردند در ازای انجام این کار پول می‌خواهم. گفتند بودجه‌ای برای این کار نداریم. گفتم پول نمی‌خواهم، فقط دوست دارم این اثر را ثبت ملی کنم. چندبار رفتم و آمدم تا اعتمادشان را جلب کردم. حرفم را پذیرفتند و گفتند برو و خودت کارهایش را انجام بده. پروپوزال خام طرح را تحویلم دادند و رفتم تا آن را تکمیل کنم.

تحقیقاتش را شروع کرد. مطالعه، بررسی‌های میدانی، عکس‌برداری و فیلمبرداری از اثر، مشورت با اساتید و… . سه ماه بعد پرونده را تکمیل کرد و به اداره میراث فرهنگی تحویل داد. مسئولان مربوطه هم پرونده را برای بررسی بیشتر به تهران فرستادند. اثر در داوری‌های اولیه تأیید شد. برای دفاع به تهران رفتند. محمد پشت تریبون رفت و جنبه‌های مختلف اثر را برای داوران تشریح کرد. تلاش چندماهه جواب داد و سنگ سیلای خرم‌آباد در فهرست آثار طبیعی ملی ایران به ثبت رسید.

– سنگ سیلا پدیده‌ای طبیعی است که جنبهٔ گردشگری هم دارد. ثبت ملی آن هم ظرفیت‌هایی برای اداره کل میراث فرهنگی ایجاد می‌کند که بتواند به توسعهٔ زیرساخت‌ها برای دیده‌شدن هرچه بیشتر اثر کمک کند. اینکه میراث فرهنگی تا چه اندازه از این ظرفیت‌های ایجادشده استفاده کند، به خودشان بستگی دارد. اما من خوشحالم که به‌عنوان یک شهروند توانستم این اتفاق را رقم بزنم. همچنین خوشحالم که چنین بستری وجود دارد تا به یک دانشجو در کنار ساختاری رسمی اجازهٔ نقش‌آفرینی بدهد.

ثبت سنگ سیلا مقدمه‌ای بود تا آقای نصرتی را به سمت ثبت یک اثر دیگر ببرد. اثر بعدی «درهٔ خزینه»[۳] پلدختر بود که محمد تصمیم به ثبت آن گرفت. درهٔ خزینه ژئوسایتی نادر و کم‌نظیر در جنوب لرستان است. که به دلیل هم‌مرز بودن با استان همجوار، اختلاف‌نظرهایی بر سر مالکیت آن وجود داشت. وقتی مسئله را با میراث فرهنگی در میان گذاشت، پذیرفتند تا این بار این پروژه را در دستور کار قرار دهند.

مثل بار قبلی، اما با تجربهٔ بیشتر، تحقیقاتش را شروع کرد. با همراهی خانواده، چند باری به درهٔ خزینه سفر کرد و با دوربین قدیمیِ باطری‌خورش عکس‌های موردنیاز را برداشت. پرونده تکمیل و برای بررسی‌های بیشتر به تهران ارسال شد. بازهم جلسهٔ دفاعیه در وزارت میراث فرهنگی و بازهم ثبت یک اثر ملی دیگر برای استان لرستان.

آثار طبیعی زیادی در استان لرستان قرار دارد که قابلیت ثبت ملی و بعضاً جهانی دارند. در صدر این موارد هم ژئوپارک درهٔ شیرز قرار دارد که میراث فرهنگی نیز به دنبال ثبت جهانی آن است. آقای نصرتی هم امیدوار است بتواند در این مسیر همراه و کمک‌حال میراث فرهنگی باشد. اما از برخی کم‌توجهی‌ها دلخور است.

– چندین اثر در استان به ثبت ملی رسیده، اما میراث فرهنگی کار چشمگیری برای توسعهٔ زیرساخت‌های گردشگری و معرفی آن‌ها انجام نداده است. امیدوارم با نگاه تخصصی‌ای که در این اداره ایجاد شده است، ژئوپارک‌ها و دره‌های لرستان به‌زودی به ثبت ملی و جهانی برسند. این اتفاق می‌تواند تأثیر عظیمی بر صنعت گردشگری استان و اشتغالزایی برای جوانان هم‌استانی داشته باشد.

 

اهداف

نشان‌دادن نقش دانشگاه و دانشجو در مسیر پیشرفت کشور؛

نشان‌دادن الگویی موفّق از همراهی دستگاه‌ها و نهادهای دولتی با مردم درمسیر حل مسائل؛

نشان‌دادن اینکه هرکدام از شهروندان می‌توانند نقش بزرگی در پیشرفت شهر و استان خود داشته باشند.

 

پیشنهادها

از آقای نصرتی برای حضور در مدرسه و بیان خاطرات و تجربیات دعوت کنید؛

از دانش‌آموزان بخواهید چند اثر طبیعی و باستانی شهر خود را معرفی و دربارهٔ آن گفت‌وگو کنند؛

از دانش‌آموزان بخواهید انشایی با این موضوع بنویسند: «اگر جای آقای نصرتی بودید، برای شهرتان چه می‌کردید؟»؛

از دانش‌آموزان بخواهید دربارهٔ آثار طبیعی و باستانی استان و نحوهٔ ثبت و نوع آن (ملی و جهانی) تحقیق کنند و نتیجه را در کلاس ارائه دهند.

 

 

[۱] ژئومورفولوژی شاخه‌ای از جغرافیای طبیعی است که به بررسی چگونگی به‌وجود آمدن و تغییرات اشکال طبیعی سطح زمین می‌پردازد. این علم به شناسایی ناهمواری‌های زمین و عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر آن‌ها می‌پردازد.

[۲] سنگ سیلا (سنگ سوراخ) نام یک صخره سنگی آهکی است که در دامنه‌ی بام شهر خرم‌آباد (کوه مدبه) و بالادست محله کوی فلسطین قرار دارد و در اثر هوازدگی طی میلیون‌ها سال، سوراخی درون آن ایجاد شده است. این پدیده از نظر زمین‌شناسی کم‌نظیر است. سنگ سیلا در ۶ دی‌ماه ۱۴۰۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.

[۳] عبور رودخانهٔ سیمره از لایه‌های آهکی زمین باعث حفر دره‌ای زیبا به نام درهٔ خزینه شده است. این درهٔ نعل‌اسبی در ۴۵ کیلومتری مسیر پلدختر به اندیمشک و در نزدیکی روستایی به همین نام قرار دارد. ارتفاع این دره ۱۲۰ متر و متوسط عرض آن ۱۰۰ متر است. چشم‌اندازهای زیبای منطقه، شکل دره و ارتفاع آن باعث شده این دره را با گراندکانیون آمریکا مقایسه نمایند. درهٔ خزینه ۲۲ آذرماه ۱۴۰۱ در فهرست میراث طبیعی ملی ایران به ثبت رسید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا