راوی ماه

خدایا دشمن شادمون نکن!

دقایق پایانی جلسه ایتا را چک کردم. محتوای پیام‌ها حکایت از خبر مهمی داشت. بالگرد رئیس جمهور و همراهانشان دچار سانحه شده بود.
آقای بهاروند گوشی را کنار گذاشتند و گفتند: حاج آقا بنایی گفته‌اند: حدیث کساء بخونید.

پایان جلسه هفت نفره‌مان سعید ایمانی شروع به خواندن حدیث کساء کرد. حاجت مشترک همه مان سلامتی رئیس جمهور و همراهانشان بود. دل و دماغی نداشتم. ته دلم ناراحت بودم چرا اینهمه ابتلاء برای ما باید پیش بیاید. خدایا دشمن شاد نشیم!

نمیدانم چرا اما یاد سردار افتادم داغی که هیچوقت سرد نمیشود.
بعد جلسه رفتم خانه. وارد هال پذیرایی که شدم مادرم را دیدم که داشت گریه می کرد.

_ خبر داری هر چی می‌گردن هلیکوپتر رئیسی پیدا نمیشه؟!

+بله ان شاء الله که سالمن. حدود ده دقیقه اخبار شبکه خبر را گوش دادم. کل این مدت مادرم داشت گریه میکرد.

«خدایا دشمن شادمون نکن!»
جمله ای که تو این چند ساعت بارها از افراد مختلف شنیدم.محتوای استوری ها دعا برای سلامتی آقای رئیسی و همراهانش است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا