دیشب خانم محمدپور خاطراتش را در رابطه با شهید #امیرحسین_نعمتی برایم فرستاد. با شهید انس گرفتم و این خاطرات مشوقی برای حضورم در تشییع شهدا شد. قرار بود برای مراسم تشییع، مادرم و خواهر هشت سالهام همراهم بیایند.
صبح پنج تیر شد. خواهرم شب قبل دیر خوابیده بود؛ اما همین که گفتیم میخواهیم برویم مراسم تشییع شهدا، سریع بیدار و آماده شد. خودمانیم، مراسم تشییع رفتن و زیر آفتاب ماندن سخت است؛ اما با بچه رفتن سختتر! البته فدای شهدا؛ این سختیها در مقابل عظمت کار آنها هیچ است.
سوار ماشین شدیم و به طرف میدان ۲۲ بهمن حرکت کردیم. با خودم میگفتم نکند دیر برسیم و ماشین شهدا حرکت کرده باشد. الحمدلله به موقع رسیدیم و پیکر مطهر شهدا هنوز در انتظار جمعیت بود. از ماشین پیاده شدیم و به طرف جمعیت رفتیم. سرود حماسی پخش شده بود. میان جمعیت چند نفر از خانمها سینهزنی میکردند و روی چادر و مانتوهایشان گل زده بودند. مشخص بود از اقوام شهدا هستند.
نیروهای امنیتی اطراف جمعیت و مخصوصاً بانوان را گرفته بودند تا آسیب و صدمهای نبینند. امشب اول محرم است؛ وا مصیبتا، وا زینبا! ای کاش همین دلاورمردان در روز عاشورا کنار امام حسین و اهل بیت بودند، تا کسی حرمت نشکند و کسی صدمهای وارد نکند.
ماشین شهدا را آوردند جلوی جمعیت. داغ دل خانواده شهدا بیشتر شد. یاد مداحی سید احمد حیاتالغیب افتادم، از زبان امام حسین برای حضرت علیاکبر که «نکن پیرم علی، دیگه بعد از تو من از همه سیرم علی، چرا بالا سرت نمیمیرم علی». نیروهای امنیتی احترام نظامی گذاشتند. خواهر هشت ساله من هم به احترام شهدا احترام نظامی گذاشت؛ احترامی که از عمق جانش برمیخواست.
نوبت به سخنرانی برخی از مسئولین رسید. بیشتر حرفها را متوجه نشدم. آنقدر هوا گرم بود که باعث میشد به خانواده شهدا فکر کنم. جگرشان آتش گرفته بود و گرمای هم بدتر اذیتشان میکرد. حسین جان در آن گرما کسی به فکر پیکر مطهرت بود؟ کسی به فکر دخترانت بود؟ به فکر خواهرت چطور؟
با شعار «مرگ بر اسرائیل»، «خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست» و… شروع به حرکت کردیم. قرار بود تشییع شهدا از میدان ۲۲ بهمن تا بیمارستان شهدای عشایر باشد. در طول مسیر موکبهایی را دیدم که برای محرم برپا شده و عکس شهدای جدید شهرمان را نصب کرده بودند. محرم پارسال، چهکار کرده بودند که شهادتنامهشان امضا شده بود؟ مطمئناً جزو عشاق بودند.
ان شاءالله امسال امام زمان شهادتنامه من را هم امضا کند.
🔹زهرا زادسری
۶تیر۱۴۰۴