۱۰ روزی میشود که در جنگ هستیم. جنگ ایران و اسرائیل. با این که دشمن نظامیهای زیادی از شهر را شهید کرده، حال و هوای جنگ در شهر نیست. مردم به بازار آمدهاند و خرید میکنند. بعضیها هم بستنی قیفیشان را لیس میزنند. گیتاریست هم مینوازد و شعر عاشقانه میخواند. البته مردم باید زندگی کنند، اما مگر نظاميان به خاطر دفاع از شهر و کشور ما شهید نشدهاند؟ پس چرا کسی از آنها خبر ندارد؟
نه کسی موسیقی جنگی مینوازد و نه در سطح شهر عکس شهیدی به چشم میخورد!
بالاخره در چهارراه بانک، یک بنر یک در یک دیدم با متن: “جوانان ما عاشق مبارزه با اسرائیل هستند.”
جمله درستی است؛ اسرائیل به خاک ما تجاوز کرده است. در فرهنگ ایرانیها متجاوزان تنبیه میشوند. اما فقط یک بنر یک در یک!
دست فروشی را دیدم، کیفهای قشنگی داشت. یکی از کیفها نظرم را جلب کرد. داشتم با دقت کیف را میدیدم؛ خانمی که قبل از من خرید کرده بود از فروشنده پرسید: “نمیترسی توی خیابانی؟ شاید اسرائیل شهر را بمباران کند!”
فروشنده گفت: “نه چرا باید بترسم؟”
کف دستش را نشان داد؛ بدجور بریده و بعد جوش خورده بود. طوری که پوست کف دستش جمع شده بود.
گفت: “خاطرهای از زمان جنگ است؛ وقتی صدام محله کوروش را بمب باران کرد. زانوی پای راستم هم همین طور. صدام وقتی به ایران حمله کرد، زن، مرد، پیر، جوان و کودکان، همه را میکشت.
ما توی خانه نان لواش میپختیم و من میبردم میدان شقایق میفروختم. یک روز هتل شقایق را بمب باران کردند. آنجا بودم دیدم که مردم چطور کشته شدند”.
گفتم: “الان هم مردم هستند که شهید دادهاند و ناراحتند”.
گفت: “بله که مردم ناراحت و غمگین هستند. ایمان ورهزردی، دوست صمیمی من بود. داوطلبانه به پادگان رفت و شهید شد”.
شهید به دوست دستفروشش گفته بود: “من وظیفه خودم میدانم که در این شرایط از شهر و مردمم دفاع کنم”.
در خیابان انقلاب هم مثل سبزهمیدان و چهارراه بانک و میدان شهدا، هیچ خبری از بنری برای شهدا نبود!
زندگی در شهر به روال قبل است. مغازهها باز و مردم مشغول خرید. اما چه کسی باید مردم را باید با فضای جنگ آشنا کند؟ این غیر از دادن اخبار جنگ در فضای مجازی و تلویزیون است. چه کسی باید فضای شهر را شهدایی کند؟
نمیدانم این خوب است یا نه، ولی مردم هنوز جنگ را باور نکردهاند. شاید هم برخی از مسئولین!
🔹زینب پناهی
۱تیر۱۴۰۴