راوی ماه

بایگانی ها: ادبیات پایداری

یاد یاران

فراغ بی‌پایان

دخترعمه پسردایی بودیم، که خانواده‌ها قرار ازدواج گذاشتند و با هم ازدواج کردیم. یک سال قبل از ازدواج و یک سال بعدش توی مناطق جنگی

ادامه مطلب »
یاد یاران

نامه وحدت

  سال ۵۷ که انقلاب به اوج خودش رسیده بود، محسن هم در تظاهرات‌­ها شرکت می‎‌­کرد و با انقلابی­‌ها در ارتباط بود. یک روز صبح

ادامه مطلب »
یاد یاران

وداع سوم

  از شدت محبت و وابستگی‌­اش مرا «مامان ­کوچیکه» صدا می­کرد. صدایش کردم: -اسماعیل! -تو کوچه با اون دختره صحبت کردی، کی بود؟ -نمی­دونم یه

ادامه مطلب »
یاد یاران

احترام به همسر

  خیلی مقید به عبادت بود. نماز مستحبی زیاد می‌خواند، نماز شبش ترک نمی‌شد. با اینکه یک دستش مصنوعی بود و وضو گرفتن برایش سخت

ادامه مطلب »
یاد یاران

شهیدِ رمضان

توی دوران انقلاب، کارش افتاده بود به یک گروه دانشجویی و به واسطه‌ی آن‌ها رفت و آمدش به تهران شروع و فعالیت‌های انقلابی‌اش جدی شد.

ادامه مطلب »
یاد یاران

رویای فانوس

  هنوز سعید به دنیا نیامده بود، خواب دیدم توی تاریکی شب در یک جاده راه می‌روم. یک آدم نورانی جلویم سبز شد و یک

ادامه مطلب »
یاد ایام

حاج عمران

منطقه حاج‌ عمران؛ مشتمل بر چند ارتفاع مهم از جمله ارتفاعات قنديل، كدو، تمرچين و پادگان حاج عمران و از مناطق وابسته به استان اربيل

ادامه مطلب »
پیمایش به بالا